عـــطـر بـ ـهار نـارنـج

از وقتی که عاشقت شدم همه جا بـوی پرتـقال و بهشت میدهد :)

عـــطـر بـ ـهار نـارنـج

از وقتی که عاشقت شدم همه جا بـوی پرتـقال و بهشت میدهد :)

N.15

کتاب هامو ریخته بودم جلوم حدود 20 تا برگه خط دار و یه خودکار آبی کنکو!

باید این قول بزرگ و شکستش بدم، چون که جز من هیچکس دیگه نمیتونه کاری کنه.

به نام خدا

نوشتن و شروع کرده بودم، مامان اومده رسیده بهم میگه گوش شیطون کر آفرین :|

ای خدا کمکم کن سری جمعش کنم. 

آره داشتم مینوشتم که یهو حواسم رفت پی مهربان همسر که طفلی الان سرکار نشسته با یه اخم مردونه داره کار میکنه، تا اومدم ساعت و ببینم که چند شده یه حال ازش بپرسم گوشیم پیام اومد و گل از گل من شکفت اینجوری

نوشته بود اوووووووم... به قول خودش نمیگم که!

اما ازش انرژی گرفتم که نگو، الهی شکرت خدا

احتمالا تا فردا فصل اول پایان نامه رو ببندم 

فردا باید برم با خواهرم بیمارستان ( میخواد بینیش رو عمل کنه)

بعد عمل اگه بیاد اینجا شلوغی خونه تمرکزم و می‌گیره، پس بهتره تا خلوت ببندم فصل یک رو

مسعود نجابتی خودش هم راضی به زحمت نیست آنقدر که من جدی گرفتم تحقیق و تفحص راجبش رو، یجورایی خود پوستر خود تایپوگرافی اصن شرمنده من شدن 

یه مدت موهام بقدری میریزه که همین روزاست که جز برترین زن کچل جهان ازم یاد کنن :|

واقعا که شانس قابل توجهی دارم اصن یه وضعی 

صدا اذان هم اومد التماس دعا 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.